نه تیرماه 404
دلم براتون بگه که این پند سال نبودم اینجا گهگاه سر میزدم در حد سالی یبار
خلاصه که خیلی زندگی بالا پایین شده
دلم برای قدیما تنگ شده کاش زمان متوقف میشد
هرچند تلخی زندگی همیشه هست مثل شیرینی هاش ولی نمیدونم چرا هر چی قدیم تر میریم زندگی ها آسون تر بود و خوشبخی هامون بی غل و غش تر
اینقدر جالبه این همه سال اومد و رفت غریب به نه سال ولی من اون کسی که باید اینجا رو به نامش میزدم پیداش نشد
خدارو شکر برای همه ی بزرگیت
مهربون من همینکه هوای ما رو داری شکرت
هیچ وقت دستمون رو رها نکن نور جان